Ghobar


Shahrokh

بازم از خونهء من بوی تنهائی میاد
پربغض تو گلوم چشم من گریه میخواد
هرجاکه پامیذارم بی تو غمگین برام
توی سینه دل من سرب سنگین برام
باز داره شب میرسه از توی پنجره هام
مونده توچشمای من بهت اون خاطره هام
های های
تو سفر کردهء روز ،من اسیر شب تو
بی تو چلچراغ خونه گم شده توی غبار
اون که ساخته واسه من لحظه های بی قرار
روزی بااسب سفید رفتو گم شد توغبار
حالا من موندمو غم ،تو گلوم مرده صدام
توی سینه جا گذاشته یه دل خالی برام
بازم از خونهء من بوی تنهائی میاد
پربغض تو گلوم چشم من گریه میخواد
هرجاکه پامیذارم بی تو غمگین برام
توی سینه دل من سرب سنگین برام
باز داره شب میرسه از توی پنجره هام
مونده توچشمای من بهت اون خاطره هام
های های