Ghahr


Mehdi Moghadam

این لحظه آخر گفتی با من سردی
راحت میشه فهمید که بر نمی گردی
داری دروغ میگی میخوای بری دیگه
این قصه رو داره رد پاهات میگه
بدون مکث و فکر دور میشی از خونه
این بی محلی هات من و میسوزونه
تموم عکسها رو نگفتی و بردی
دل من و خیلی اینجوری آزردی
کاش لااقل عکست اینجا کنارم بود
سنگ و صبورم این شبای تارم بود
عطری که دوست داشتم اونم که برداشتی
اما غمت این بود که تو دلم کاشتی
بدون مکث و فکر دور میشی از خونه
این بی محلی هات من و میسوزونه
تموم عکسها رو نگفتی و بردی
دل من و خیلی اینجوری آزردی