Fereshteh Nejat


Morteza

توی کویر زندگی ببین که ره می سپرم
تا لحظه ی ظهور تو
دقیقه ها رو می شمرم
تو لحظه های بی کسی
ترانه هام رو می خونم
تو غربت خستگی هام
چشم انتظارت می مونم
فرشته ی نجاتم ، تو خوب و مهربونی
تو از تبار ابری ، برام یک سایه بونی
تو مثل یک معجزه ای
برای دل بستگی هام
نقطه ی آغاز منی
برای سرگشتگی هام
لحظه ی موعود که بیاد
وقتی که باشی ، غم به سراغم نمیاد
فرشته ی نجاتم ، تو خوب و مهربونی
تو از تبار ابری ، برام یک سایه بونی
بی تو غریب و خسته ام
اسیر دست سوز و تب
یه سایه گمشده ام
توی سیاهی های شب
بیا که با بودن تو
غم رو فراموش بکنم
این شعله های سر کش رو
تو سینه خاموش بکنم
فرشته نجاتم ، تو خوب و مهربونی
تو از تبار ابری ، برام یک سایه بونی
تو مثل یک معجزه ای
برای دل بستگی هام
نقطه ی آغاز منی
برای سرگشتگی هام
لحظه ی موعود که بیاد
وقتی که باشی ، غم به سراغم نمیاد
فرشته ی نجاتم ، تو خوب و مهربونی
تو از تبار ابری ، برام یک سایه بونی
فرشته ی نجاتم ، تو خوب و مهربونی
تو از تبار ابری ، برام یک سایه بونی