Fasl Ashenaie


Shadmehr Aghili

قسمت نشد تا در کنار هم بمانیم
قسمت نشد تا در هوای هم بمیریم
تا سرنوشت ما جدایی رو رقم زد
ای یار عاشق از جدایی ناگزیریم
فرصت نشد غمگین ترین آواز خود را
در خلوت معصوم چشمانت بخوانم
فرصت نشد غمگین ترین آواز خود را
در خلوت معصوم چشمانت بخوانم
صد سوز پنهان مانده در سازم که یک شب
با گریه در چشمان گریانت بخوانم
آیینه ام چین خرده از رنج جدایی
از تو سرودن یعنی فصل آشنایی
تو رفته ای تا صد بهار ارغوانی
بعد از تو دشت و خانه را بر بگیرد
بعد از تو ای عاشق ترین هر کوچه خواهم
همچون صدف از نام تو گوهر بگیرد
تو رفته ای تا صد بهار ارغوانی
بعد از تو دشت و خانه را بر بگیرد
بعد از تو ای عاشق ترین هر کوچه خواهم
همچون صدف از نام تو گوهر بگیرم
تو رفته ای تا صد بهار ارغوانی
بعد از تو دشت و خانه را بر بگیرد