Didar


Hayedeh

گفتی ستاره ها که روشن شدن
پرنده ها به لونه باز اومدن
گل میچینم میام به دیدار تو
ستاره میشم به شب تار تو
گل میچینم میام به دیدار تو
ستاره میشم به شب تار تو
پرنده ها به لونه باز اومدن
ستاره ها دوباره روشن شدن
پرنده ها به لونه باز اومدن
ستاره ها دوباره روشن شدن
شب شد و چشم من هنوز به راهه
ماه سپید آسمون گواهه
شب شد و چشم من هنوز به راهه
ماه سپید آسمون گواهه
امید من عزیز من یار من
پس تو چه وقت میای به دیدار من
امید من عزیز من یار من
پس تو چه وقت میای به دیدار من
میگفتی وقتی وا بشه چتر شب
وقتی بیفته کوچه از تاب و تب
گل میچینم میام به دیدار تو
ستاره میشم به شب تار تو
امید من عزیز من یار من
پس تو چه وقت میای به دیدار من
امید من عزیز من یار من
پس تو چه وقت میای به دیدار من
کوچه فتاده دیگه از تاب و تب
نشسته بر روی افق رنگ شب
کوچه فتاده دیگه از تاب و تب
نشسته بر روی افق رنگ شب
از انتظارت دیگه بی تاب شدم
شمعی بودم به راه شب آب شدم
از انتظارت دیگه بی تاب شدم
شمعی بودم به راه شب آب شدم
امید من عزیز من یار من
پس تو چه وقت میای به دیدار من
امید من عزیز من یار من
پس تو چه وقت میای به دیدار من
امید من عزیز من یار من
پس تو چه وقت میای به دیدار من
امید من عزیز من یار من
پس تو چه وقت میای به دیدار من