Dele Khosh Bavar


Shohreh

هنوزم جای انگشتات روی برگای گلدونه
گلدونی که تو این خونه همیشه تازه میمونه
هنوزم عکس بیدارت تو قاب سرد چشمامه
تو که نیستی صدای تو مثه یک سایه همرامه
هنوزم بوف تنهایی نه می گریه نه می خونه
دل خوش باورم انگار تو رو برگشته می دونه
برای دفتر شعرم کلام تازه بودی تو
برای اوج آوازم یه هم آوازه بودی تو
ولی افسوس که این احساس فقط در سینهء من بود
نفهمیدم که دست دوست سلاح تیز دشمن بود
هنوزم بوف تنهایی نه می گریه نه می خونه
دل خوش باورم انگار تو رو برگشته می دونه