Del Khaste


Homeira

بس که از عشق تو حلقه بر در بسته زدم
ماندم از رفتن و ناله از دل خسته زدم
قفل دل گرفتم و با های های گریه ها
در آخر که زدم بر در بشکسته زدم
تا که از غم تکیه دادم به خرابه های دل
از شکسته دری امد ناگهان صدای دل
به زمانی که نروید گلی از محبتی
به امید چه نشستی اینقدر به پای دل
حلقه غریبانه به هر در مزن
مرده محبت در دیگر مزن
روزنه ها بسته به گلزار عشق
این همه پروانه تو پر پر مزن
گر بگیرم دامنش را که به خاطر خدا
این اسیر غم خود را به بلا بکن رها
او ندارد آن صفایی که من آرزو کنم
گر جهان را ز غم او همه زیر و رو کنم
حلقه غریبانه به هر درمزن
مرده محبت در دیگر مزن
روزنه ها بسته به گلزار عشق
این همه پروانه تو پر پر مزن
بس که از عشق تو حلقه بر در بسته زدم
ماندم از رفتن و ناله از دل خسته زدم
قفل دل گرفتم و با های های گریه ها
در آخر که زدم بر در بشکسته زدم
تا که از غم تکیه دادم به خرابه های دل
از شکسته دری امد ناگهان صدای دل
به زمانی که نروید گلی از محبتی
به امید چه نشستی اینقدر به پای دل