Davat


Bijan Mortazavi

منو با بوسه دعوت کن به آغوشی که رویامه
که وقتی که با منی تنها همین جای جهان جامه
منو با بوسه دعوت کن به یک رویای طولانی
به یک آرامش مطلق تو یک دریای طوفانی... دریای طوفانی
یه امشب کام دنیامو به کندوی عسل وا کن
می خوام برگردم از دنیا تو رو به بقل وا کن
تو در من زندگی کردی تو این دریا رو می فهمی
خودت درگیر طوفانی تو این دریا رو می فهمی
]دریامو به قلبم دادی تو بندت بودم[یعنی آزادی
]دریامو به قلبم دادی تو بندت بودم[یعنی آزادی
بزار باور کنم هستی بزار برگردم از کابوس
بزار پیدا کنم ماهو میون این همه فانوس
بزار فردای دنیامو به دستای تو بسپارم
واسه پروانگی کردن من این دستا رو کم دارم
یه امشب کام دنیامو به کندوی عسل وا کن
می خوام برگردم از دنیا تو رو به بقل وا کن
تو در من زندگی کردی تو این دریا رو می فهمی
خودت درگیر طوفانی تو این دریا رو می فهمی
]دریا رو به قلبم دادی تو بندت بودم[ یعنی آزادی
]دریا رو به قلبم دادی تو بندت بودن[ یعنی آزادی
دریا رو [دریا رو] به قلبم دادی [به قلبم دادی]
تو بندت ]تو بندت بودن[ یعنی آزادی ] آزادی[
دریا رو [دریارو] به قلبم دادی [به قلبم دادی]
تو بندت ]تو بندت بودن[ یعنی آزادی ] آزادی[
دریا رو [دریارو] به قلبم دادی [به قلبم دادی]
تو بندت ]تو بندت بودن[ یعنی آزادی ] آزادی[