Chera Amadi


Manouchehr Sakhayee

دو دستم را بصورت میفشردم
میخواستم اشکهایم را نبینی
تومیرفتیو من تنهای تنها
نه همدردی نه یارو همنشینی
نگاهم کن نگاهم کن
حالا دیگر نگاهم کن
من اکنون با غروری جاودانه بدنیای تو میخندم از این پس
ره هر گونه عشقو اشنایی
بروی سینه میبندم از این پس
نگاهم کن نگاهم کن
حالا دیگر نگاهم کن
نمیبینی دگر در دیدگانم
برای رفتنت اشکی بجوشم
نمیخواهم غرورت پا بگیرد
که باز از اشک من جامی بنوشد
آ
دو دستم را بصورت میفشردم
میخواستم اشکهایم را نبینی
تومیرفتیو من تنهای تنها
نه همدردی نه یارو همنشینی