بوی عیدی بوی توت بوی کاغذ رنگی
بوی تند ماهی دودی وسط سفره نو
بوی یاس جانماز ترمه مادربزرگ
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در میکنم
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در میکنم
شادی شکستن قلک پول
وحشت کم شدن سکه عیدی از شمردن زیاد
بوی اسکناس تانخورده لای کتاب
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در میکنم
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در میکنم
فکر قاشق زدن یه دختر چادرسیاه
شوق یک خیز بلند از روی بته های نور
برق کفش جفت شده تو گنجهها
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در میکنم
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در میکنم