Bahar Amad


Mansour

بهار اومد، بهار اومد، بهار اومد
ولی این هم بدون تو غم انگیزه
کجا رفتی، کجا رفتی، چرا رفتی
بدون تو بهار از غصه لبریزه
من آن رنگ سیاه شام اندوهم
من آن روزم که صبحم صبح پائیزه
میان آه و آن مجنون سپر هر دم
نمیمانم، همی گردم، همی گردم
تو را میجویم و هرگز نمیابم
تو آن عشقی که افزون میکنی دردم
بهار از شاخه هم دیگر نمی روید
درخت خشک عشقم سبز نمیجوید
بهار اومد، بهار اومد، بهار اومد
ولی این هم بدون تو غم انگیزه
کجا رفتی، کجا رفتی، چرا رفتی
بدون تو بهار از غصه لبریزه
من آن رنگ سیاه شام اندوهم
من آن روزم که صبحم صبح پائیزه
میان آه و آن مجنون سپر هر دم
نمیمانم، همی گردم، همی گردم
تو را میجویم و هرگز نمیابم
تو آن عشقی که افزون میکنی دردم
بهار از شاخه هم دیگر نمی روید
درخت خشک عشقم سبز نمیجوید
بهار از شاخه هم دیگر نمی روید
درخت خشک عشقم سبز نمیجوید
بهار از شاخه هم دیگر نمی روید
درخت خشک عشقم سبز نمیجوید
بهار از شاخه هم دیگر نمی روید
درخت خشک عشقم سبز نمیجوید