Aroom Aroom


Omid Hodjat

میخوام از قصه تنهایی بگم
میخوام از غرور و خودخواهی بگم
تو قفس نشسته بودیم دوتامون
قفسی قد تمام آسمون
آسمون ابر نداشت خورشید نداشت
اما عطر نفسای تو رو داشت
دلامون لبریز از شادی میشد
لحظه ها قشنگ و رویایی میشد
که یه روز پر زد و رفت دل غمگین منو
با یه مشت خاطره هاش زیر پاش گذاشت و رفت
بی تو دارم میمیرم آروم آروم
آروم آروم کنارم بمون
آخه غمگین دلم زرد و کبود
رنگ پاییز بهارم بمون
ا
ون قدر قدر تو رو ندونستم که یه روز
لحظه تلخی رسید تو رو از دستم ربود
رو زمین رد پاهات تو افق نور چشات
تا ابد دنبالتم مثل یه ابر کبود
نفسم در نمیاد تک وتنهام
کنج غمها به دادم برس
کاشکی از یادم میرفت برق نگات
یاد دستات گرمیه صدات

Aroom Aroom from album: Scent of Yesterday