Aman Aman


Morteza

این چنین تند مرو
تو مگر عمر منی
که چنین می گذری
لحظه ای باز بمان
تو مگر روح منی
که چنین دربدری
که چنین دربدری
این تو بودی که سخن می گفتی
قصه عشق به من می گفتی
نگهت رخنه به ایمانم کرد
عشق تو بی سروسامانم کرد
سوختم مات شدم لرزیدم
ای امان امان قاتلم بودی
قاتل دل غافلم بودی
سرگردون بودم از راه اومدی
گمراهم کردی راهمو زدی
ای امان امان قاتلم بودی
قاتل دل غافلم بودی
این چنین تند مرو
تو مگر عمر منی
که چنین می گذری
لحظه ای باز بمان
من خراب تو دل آزار شدم
عاشق و خسته و بیمار شدم
تن من بود و نیاز تن تو
مات و مبهوت گرفتار شدم
ای امان امان قاتلم بودی
قاتل دل غافلم بودی
ای امان امان قاتلم بودی
این چنین تند مرو
تو مگر عمر منی
که چنین می گذری
لحظه ای باز بمان
تو مگر روح منی
که چنین دربدری
لحظه ای باز بمان
این تو بودی که سخن می گفتی
قصه عشق به من می گفتی
نگهت رخنه به ایمانم کرد
عشق تو بی سروسامانم کرد
ای امان امان قاتلم بودی
قاتل دل غافلم بودی
سرگردون بودم از راه اومدی
گمراهم کردی راهمو زدی
ای امان امان قاتلم بودی
قاتل دل غافلم بودی
این چنین تند مرو
تو مگر عمر منی
که چنین می گذری
لحظه ای باز بمان
تو مگر روح منی
که چنین دربدری
لحظه ای باز بمان