Amadam


Delkash

آمدم آمدم که سر آید انتظار تو
آمدی آمدی که بمیرم در کنار تو

می دانستم در این خلوت به امیدم بنشستی شده ای بی تاب
آری، دارم شوق رویت که به خوابم که نباشد خواب
گه به تو پابندم من ز عشق تو خرسندم من
به دامنت سر بگذارم جور زمان گر بگذراد
بیم رقیب گر برخیزد جور زمان گر بگذراد
با تو سرخوشم

جانم ز وصالت خرسند است
بختم ز وفایت بیدار است
بر لب به نگاهت لبخند است
قلبم ز محبت سر شار است

گل با رویت به چشمم خار است
جز این دل شکسته گو چه دارم من
تا بیفشانم زیر پای تو

ای آرزوی جانم من نمی خواهم جز وفای تو جز وفای تو

Entezar from album: Scent of Yesterday