Ali Ey Homaye Rahmat


Mohammad Esfehani

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوی فکندی همه سایه هما را
نــاشناسی کـه به تاریکـی شب
می بُرد شــامِ یتیمانِ عــرب
پادشاهی که به شب بْرقَع پوش
می کِشد بارِگدایان بردوش
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من بخدا قسم خدا را
بخــدا کـه در دو عـالم اثــر از فنــا نمانـد
چو علی گرفته باشد سُرِ چشمه بقا را
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
درجهانی همه شور و همه شَر
ها عُلیّّ بشرّ کَیفُ بشر
شَبرْوان مستِ وِلای تو علی
جانِ عالم به فدای تو علی