Akse Tou


Bijan Mortazavi

رخ دادن عریان توکنار ناگهانگی
یه اتفاق ساده نیست
شعله نفس کشیدنت
وسوسه سرخ تماشا کردنت
اینهمه زیبا شدگی کشف به خود رسیدنه
تکون نخور یه لحظهء دیگه توی رفتن بمون
تا این نفس بریدگی حک بشه روی خاطره
کنار دلواپسی تقویم لبخندی بزن
که دل دل و دلشوره از آیندهء رویا بره
عکس توروآخاگه میشد میتونستم بگیرم
طعم غزلپاره میداد لبام از بوسیدنش
گذشته پرپر میشد از گذشتن از این حادثه
آینده آینده میشد به اشتیاق دیدنش


آخ اگه میشد عکسی از تو میگرفتم رو به من
از همه فاصله ها جهان همینجایی میشد
از هرم آتیش بازیه تصویر عریانیه تو
میمرد مرگ و زندگی مرور زیبایی میشد
تا توبه جانب جهان آغوشتو وا میکنی
خورشیدای منتظرتک تک به سمت من میان
ترانه های گمشدهسمفونیای ناتموم
دوبارگی میکنن و یه فرصت تازه میخوان
الان که عریان رد میشی ازآینه و مگنولیا
میمیرم از زیبایی و دوباره به دنیا می یام
تا من همیشگی کنم ای شعر دلبرانه رو
کاشکی زمان گم میشد و
ای کاش یه دوربین بود باهام
\"ای کاش یه دوربین بود باهام\"
عکس تو روآخاگه میشد میتونستم بگیرم
طعم غزلپاره میداد لبام از بوسیدنش
گذشته پرپر میشد از گذشتن از این حادثه
آینده آینده میشد به اشتیاق دیدنش