2014-05-20 22:01:54
2015-03-15 21:40:21
2011-03-20 15:29:00
2016-09-04 06:39:51
2014-05-30 16:22:00
2012-01-23 15:11:05
2014-06-03 16:29:30
2009-11-08 17:16:31
2014-06-02 23:17:09
2010-11-09 08:26:10
2017-04-24 00:49:44
2017-06-19 00:26:22
2014-04-21 18:34:51
2012-01-13 15:49:43
2010-11-08 02:32:52
2016-11-26 23:58:52
2014-03-26 23:26:44
2014-02-17 20:32:18
2014-04-19 19:25:38
2010-09-19 19:52:52
2014-03-26 23:41:44
2014-04-01 02:45:54
Lời: Zoya Zakarian
پشت هم گزارش سقوط برگ
پشت هم خطابهء سایه ی مرگ
...
ای سر سبز وطن، آذرآبادگان من
از تو جدا یکنفس، مبادا ایران من
...
با هم میشه مثل ماه درخشید
میشه به زمین ستاره بخشید
...
ای طلا بانوی ناب خاوری
بسه تن دادن به نا برابری
...
به تو گفتم منو عاشق نکن دیوونه میشم
منو از خونه آواره نکن بی خونه میشم
...
بی تابم برای تکرار لحظه های تو
بیدار دوباره حس کردن هوای تو
...
نگاه کن من چه بی پروا، چه بی پروا
به مرز قصه های کهنه می تازم
...
دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر کجاست گهواره ی من
...
گریه کنم یا نکنم
حرف بزنم یا نزنم
...
قدیما گریه می کردیم
دلمون تازه میشد
...
حنا حنا، خانوم حنا
چه اسمیه اسم شما
...
بیا کنارم سرو ناز بی تاب
بیا کنارم زیر طاق مهتاب
...
من ، خالی از عاطفه و خشم
خالی از خویشی و غربت
...
منو بشناس ، منو بشناس
نذار ناشناس بمونم
...
تو نه بارونی ، نه شن باد
تو نه مرهمی ، نه فریاد
...
میتونی بیشتر از این
منو آزرده کنی
...
پاکت بی تمبر و تاریخ
نامه بی اسم و امضاء
...
اولین باری که در تو صورت خورشیدو دیدم
اولین باری که از عشق به ترانه میرسیدم
...
عزیز بومی ای هم قبیله
رو اسب غربت چه خوش نشستی
...
گفتی برو گفتم به چشم
این بود کلام آخرین
...
من از پایان شروع کردم من از مغرب طلوع کردم
من از پایان شروع کردم من از مغرب طلوع کردم
...
یک بوسه برای قلبم یک بوسه برای تو
یک گلبرگ با عطر شعرم همراه نامه های تو
...