2014-03-26 22:58:26
2014-03-03 04:58:30
2015-07-16 14:06:38
2015-07-26 20:36:27
2012-12-28 18:41:02
2013-07-13 20:47:55
2014-09-01 20:26:17
2014-09-08 19:02:39
2015-11-08 02:52:25
2012-01-08 04:50:15
2012-09-16 00:18:55
2015-09-10 04:06:17
2015-09-10 17:18:37
2019-12-30 04:25:07
2019-02-25 05:19:27
2019-02-25 07:54:20
2014-03-11 14:17:42
2014-03-19 18:16:53
2013-02-20 11:59:00
2013-07-13 20:47:55
2014-04-04 23:43:07
2013-08-18 17:59:10
2017-01-17 16:10:34
2017-01-17 16:29:24
2011-07-10 17:47:28
2014-04-19 18:34:55
2013-11-22 18:27:47
2014-05-07 20:19:39
2014-05-12 16:45:11
Слова Alireza Afkari
ببین تمام من شدی
اوج صدای من شدی
...
ببین تمام من شدی
اوج صدای من شدی
...
از این بیراهۀ تردید از این بن بست میترسم
من از حسی که بین ما هنوز هم هست میترسم
...
وقتی دستاتو می گیرم تو دستام
از تو پر میشه لحظه لحظه فردام
...
توکه با من خودی هستی
همه دنیامو میشناسی
...
دنیای این روزای من، هم قد تن پوشم شده
اینقدر دورم از تو که، دنیا فراموشم شده
...
از کدوم خاطره برگشتی به من
که دوباره از تو رویایی شدم
...
تو از غم نومه سر ریزی، من از خون قناریها
به مسلخ میکشن پاتو به جرم سر به داریها
...
این روزا گوزن و سر نمی برن
می شکنن شاخشو میفرستن تو باغ
...
هر جا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه
ای ترس تنهایی من ، اینجا چراغی روشنه
...
برای با تو بودنم راه ستاره رفته ام
هر سفر ثانیه را من به شماره رفته ام
...
من از تو راه برگشتی ندارم
تو از من نبض دنیامو گرفتی
...
شمالم تا جنوبم عشق چه خاک و گندمی دارم
صدام یاری کن باید بگم چه مردمی دارم
...
برام هیچ حسی شبیه تو نیست،کنار تو درگیر آرامشم
همین از تمام جهان کافیه،همین که کنارت نفس میکشم
...
به وسعتت جهانم و شکنجه زار می کنم
ببین من از هجوم تو کجا فرار می کنم
...
سراب رد پای تو، کجای جاده پیدا شد؟
کجا دستاتو گم کردم، که پایان من اینجا شد؟
...
غربت یه دیواره، بین تو ودستام
یک فاجعه است وقتی، تنها تو رو میخوام
...
به تو سجده میکنم دری به کعبه باز نیست
بس که طواف کردمت مرا به حج نیاز نیست
...
نه می شه با تو سر کنم ، نه می شه از تو بگذرم
بیا به داد من برس ، من از تو مبتلاترم
...