2013-12-16 17:50:50
2014-05-13 21:36:07
2012-06-27 14:48:01
2017-05-23 04:50:35
Слова Afshin Yadollahi
برای آخرین بار ، خداکنه بباره
تو این شب کویری ، یه قطره از ستاره
...
دیگه دارم به خودم شک می کنم
آخه حرفامو نمی فهمه کسی
...
کنج خونه نشستی و درورو دنیا بستی و
از بس شکایت می کنی به مردن عادت می کنی
...
اتفاق افتاد...دست من نبود
من نفهمیدم چرا عاشق شدم
...
منو ویرون کنی آباد میشم
تو زندونم کنی آزاد میشم
...
فصل بارونی بیشه
رنگ چشماته همیشه
...
هر چی آرزوی خوبه، مال تو
هرچی که خاطره داری، مال من
...
چه رسمی داری ای دوره زمونه
که هر روزت یه جا عاشق کشونه
...
بیدارم و می بینمت رویا به رویا
از پیش چشمممیروی د نیابهد نیا
...
اگه دستم به جدایی برسه
اونو از خاطره ها خط می زنم
...
تو رو دیدم نفسم بند اومد
دل من یکدفعه یک حالی شد
...
غروبم، مرگه رو دوشم
طلوعم کن، تو می تونی
...
بذار خیال کنم هنوز ترانه هامو می شنوی
هنوز هوامو داری و هنوز صدامو می شنوی
...
خیالتو می دزدم از تو شبستون خواب
تو ابرا پنهون میشم یه وقت نبینه مهتاب
...
تو شروع آسمونی می دونستم نمی مونی
چشم تو آخر دنیاس خودت اینو نمی دونی
...
به نابودی کشوندیم تا بدونم
همه بود و نبود من تو بودی
...
همه دنیا بخواد و تو بگی نه
نخواد و تو بگی آره... تمومه
...
میشه خدا رو حس کرد
تو لحظه های ساده
...
چقد خوبه که تو هستی
چقد خوبه تو رو دارم
...
نه نه نه
این قرارمون نبود
...
تو می ری با یکی دیگه که قدر تو رو نمی دونه
که رویات رو نمی فهمه ، نگاهت رو نمی خونه
...
من از پشت شبهای بی خاطره
من از پشت زندان غم آمدم
...
دکمه ماهو وا کن پیرهن شب رو درآر
رو تن صبح با بوسه نشون آفتاب بذار
...
امروز و فردا
دنبال کی می گردی
...
خدا ما رو برای هم نمی خواست
فقط می خواست هم رو فهمیده باشیم
...
از اول هم من و تو ما نبودیم
من و تو مال یک دنیا نبودیم
...
تا دل ترانه خونه
دل من ترانه خونه
...
کوچه وقتی که نباشی
رگ خشکیده شهر
...
وطنم ای شکوه پابرجا
در دل التهاب دوران ها
...
چه رسمی داری ای دوره زمونه
كه هر روزت یه جا عاشق كشونه
...