2019-12-28 03:54:23


Darya
Babak Jahanbakhsh

سردی ولی کنار تو
با شعله ها همنفسم
شبی کویری ام ولی
با تو به بارون می رسم
تلخی ولی با بودنت
دیونه می شم دم به دم
شیرینی زندگی رو
نفس نفس حس می کنم
ساکتی اما تو چشات
غوغای نور و شبنمه
می ترسم از رسیدنه
آینده ای که مبهمه
با تو یه دنیا شادی ام
اگرچه دور و بی کسم
از خشکی نگاه تو
به مرز دریا می رسم
به مرز دریا می رسم
دریا خود خود تویی
که غرق طوفان تو ام
شب غرق زیبایی می شه
وقتی نگاهت می کنم
دریا خود خود تویی
که غرق طوفان توام
شب غرق زیبایی می شه
وقتی نگاهت می کنم
سردی ولی کنار تو
با شعله ها همنفسم
شبی کویری ام ولی
با تو به بارون می رسم
تلخی ولی با بودنت
دیونه می شم دم به دم
شیرینی زندگی رو
نفس نفس حس می کنم