2010-03-26 00:06:46


Vaheyee Dar Lahzeh
Слова: Sohrab Sepehri
AhmadReza Ahmadi

به سراغ من اگر می آیید،
پشت هیچستانم.
پشت هیچستان جایی است.
پشت هیچستان رگ های هوا، پر قاصدهایی است
كه خبر می آرند، از گل واشده دور ترین بوته خاك.
روی شن ها هم، نقش های سم اسبان سواران ظریفی
است كه صبح
به سر تپه معراج شقایق رفتند.
پشت هیچستان، چتر خواهش باز است:
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،
زنگ باران به صدا می آید.
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی، سایه نارونی تا ابدیت جاری است.

به سراغ من اگر می آیید،
نرم و آهسته بیایید، مبادا كه ترك بر دارد
چینی نازك تنهایی من.