یه پارچه نور


امیر آرام

تو مثل یک پارچه نوری . برای عاشق . کوه توری
تو مثل یک پارچه نوری . مثل خورشید همیشه دوری
تو تقدس رود گنگی . تو نه صلحی . تو نه جنگی
تو تقدس رود گنگی . تو نه صلحی . تو نه جنگی
تو برای من عزیزترینی . آیت نوری . تو بهترینی
تو
فانوس کلبه چوبیم نور و روشنی نداره
تو کمک کن تا بسازم قصری از صدها ستاره
من فقط محتاج به نورم . روشنم کن سوت و کورم
تو خوبی تو قصه ها . آب پاکی تو چشمه ها
تو آغاز . تو پایان . تویی برخورد این خطها
تو ناظر به عیانی . تو خالق این جهانی
من بنده ناچیزم . تو بحر بیکرانی
تو مثل یک پارچه نوری . برای عاشق . کوه توری
تو مثل یک پارچه نوری . مثل خورشید همیشه دوری
تو تقدس رود گنگی . تو نه صلحی . تو نه جنگی
تو تقدس رود گنگی . تو نه صلحی . تو نه جنگی
تو برای من عزیزترینی . آیت نوری . تو بهترینی
تو
فانوس کلبه چوبیم نور و روشنی نداره
تو کمک کن تا بسازم قصری از صدها ستاره
من فقط محتاج به نورم . روشنم کن سوت و کورم
تو خوبی تو قصه ها . آب پاکی تو چشمه ها
تو آغاز . تو پایان . تویی برخورد این خطها
تو ناظر به عیانی . تو خالق این جهانی
من بنده ناچیزم . تو بحر بیکرانی
تو مثل یک پارچه نوری . برای عاشق . کوه توری
تو مثل یک پارچه نوری . مثل خورشید همیشه دوری
تو تقدس رود گنگی . تو نه صلحی . تو نه جنگی
تو تقدس رود گنگی . تو نه صلحی . تو نه جنگی