یه روز سرد پائیزی ، که باز از غصه لبریزی
می یای با کوله بار غم ، چه اشکا که نمی ریزی
برام با گریه می خونی ، پشیمونی ، پشیمونی
دلم می ریزه از حرفات ، تو چشمات میشه زندونی
شاید جاروی پلک تو، با اشکات شونه شه بازم
بپیچه عطر احساست ، دلم دیوونه شه بازم
شاید جاروی پلک تو، با اشکات شونه شه بازم
بپیچه عطر احساست ، دلم دیوونه شه بازم
دیگه طاقت نمی یاره ، دل کوچیک داغونم
اگه برگردی از قهرت ، تورو می بخشه ، می دونم
خیالی جز تو با من نیست ،بیا قهرارو پرپر کن
دلم از سنگ و آهن نیست ،تورو بخشیدهباور کن
خیالی جز تو با من نیست ،بیا قهرارو پرپر کن
دلم از سنگ و آهن نیست ،تورو بخشیدهباور کن
دیگه طاقت نمی یاره ، دل کوچیک داغونم
اگه برگردی از قهرت ، تورو می بخشه ، می دونم، می دونم
یه روز سرد پائیزی ، که باز از غصه لبریزی
می یای با کوله بار غم ، چه اشکا که نمی ریزی
خیالی جز تو با من نیست ،بیا قهرارو پرپر کن
دلم از سنگ و آهن نیست ،تورو بخشیدهباور کن
شاید جاروی پلک تو، با اشکات شونه شه بازم
بپیچه عطر احساست ، دلم دیوونه شه بازم
دیگه طاقت نمی یاره ، دل کوچیک داغونم
اگه برگردی از قهرت ، تورو می بخشه ، می دونم