گریه کنم یا نکنم


بیژن مرتضوی

گریه کنم یا نکنم آخر ماجرا رسید
گریه کنم یا نکنم قصه به انتها رسید

تو میروی و آینه پر می‏شود از بی‏کسی
از من سفر میکنی و به مرگ قصه می‏رسی
ببین که آب می‏شود قطره به قطره قلب من
مرگ من و قصه ماست فاجعه جدا شدن

گریه کنم یا نکنم آخر ماجرا رسید
گریه کنم یا نکنم قصه به انتها رسید

تو جامه‏دان پر می‏کنی من خالی از جان می‏شوم
یک لحظه در چشمم ببین ، ببین چه ویران می‏شوم
بعد از تو با من چه کنم با من بی‏پناه من
کجای شب پنهان شوم کجای این عاشق‏شکن

تو می‏روی و جان من گور ترنم می‏شود
خورشیدکی که داشتم در شب من گم می‏شود
چیزی نگو به آینه با رازقی حرفی نزن
برای بار آخرین تنها نگاهی کن به من

گریه کنم یا نکنم آخر ماجرا رسید
گریه کنم یا نکنم قصه به انتها رسید

تو جامه‏دان پر می‏کنی من خالی از جان می‏شوم
یک لحظه در چشمم ببین ، ببین چه ویران می‏شوم
بعد از تو با من چه کنم با من بی‏پناه من
کجای شب پنهان شوم کجای این عاشق‏شکن

تو می‏روی و جان من گور ترنم می‏شود
خورشیدکی که داشتم در شب من گم می‏شود
چیزی نگو به آینه با رازقی حرفی نزن
برای بار آخرین تنها نگاهی کن به من

گریه کنم یا نکنم آخر ماجرا رسید
گریه کنم یا نکنم قصه به انتها رسید