کولاک


احسان خواجه امیری

کنج خونه نشستی و در و رو دنیا بستی و
از بس شکایت میکنی به مردن عادت میکنی
هی میگی تقدیر منه نمیگی تقصیر منه
تو این وسط چی کاره ای که عمریه اواره ای
بهش میگم بسه دیگه چی کار داری کی چی میگه
نزار خودتو سر کار انگار نه انگار
میگم هنوز دیر نشده هنوز دلت پیر نشده
پاشو و دست رو دست نزار انگار نه انگار
توی گذشته موندی و هی دلتو سوزوندیو
هر چی میگم بخند یه بار انگار نه انگار
انگار همه بی کارنو دشمنی با تو دارنو
همش با تو بد میکنن راه تورو سد میکنن
اینا همش بهونته کارای بچگونته
چشم دلت تا نبینهصد سال دیگم همینه
این دیگه حرف اخرهعمر تو داره میگزره
تموم که شد به روت نیار انگار نه انگار