کودکی ها


داریوش

حکم جریمه نماز نیمه
گالش نمدار چتر کجاوه
لقمهء ناشتا موندهء دیشب
لذت نذری ماه مبارک
آخ که چه روزگاری بود گذشته های کودکی
ترس فلک شدن واسه خنده های قایمکی
گولهء برفی جمعهء تبدار
ولو تو کوچه موشک کاغذی
نبش سر پیچ ماته خیابون
وایساده هر روز لباس قرمزی
بره های بریده سر کنار جوی آب شاه
تعزیه های دیدنی تر گریه های گاهگاه
آخ که چه روزگاری بود گذشته های کودکی
ترس فلک شدن واسه خنده های قایمکی
سکهء براق ماهی مرده
گردوی پوچ تلخ دم عید
آب تنی من تو حوضک سبز
حرص و کلنجار با جدول ضرب
آخ که چه روزگاری بود گذشته های کودکی
ترس فلک شدن واسه خنده های قایمکی
اذون مغرب نوای قرآن
کوچهء تاریک وحشت هر آن
نحسی سیزده مشغول بازی
ایوونه خالی ترانه سازی
دود سیاه حموم بازار
نالهء جارو تو محل صبح ساعت چهار
آخ که چه روزگاری بود گذشته های کودکی
ترس فلک شدن واسه خنده های قایمکی
باغ آینه با طعنه و سنه
خواب و بختک گذشته های منه