تو اون کبوتر سفید عشقی، که روی بام تو نشسته بودم
با تن خسته و دلی شکسته،برای تو ترانه می سرودم
بیا کبوتر قشنگ بامم،یه سقف موندنی با هم بسازیم
با هم بمونیمو با هم بمیریم،ما میتونین یه دنیارو بگیریم
میدونم رو لبات گل اناره،بوسه از اون لبات چه حالی داره
به من نگاه تا غمو ببینی،تا بتونی واسم قصه بخونی
قصه ای از بارون و ابر و مه نگو،آخه دلم میخواد بازم با من بمونی
اگه بیای به خاک پات میشینم،هر جا میرم تو رو اونجا میبینم
ما دو تا عاشقو دو تا کبوتریم،دلم میخواد کنار تو بمیرم
میدونم رو لبات گل اناره،بوسه از اون لبات چه حالی داره
میدونم رو لبات گل اناره،بوسه از اون لبات چه حالی داره