چشم میشی


ناصر

ای دو چشم میشی غمگین
ای مرا از تو غمی سنگین
من گلی پژمرده و زردم
من صدای خسته دردم
بانگ غم آلود من بشنو
بانگ غم آلود من بشنو
از تو اندوهی گران دارم
داغ عشقت را به جان دارم
عشقتو با جانم آمیزد
غم ز قلب خسته ام خیزد
بانگ غم آلود من بشنو
بانگ غم آلود من بشنو
عاقبت در یک شب خاموش بارانی

عاشق هم سازه دیوانه می میرد
این طنین سخت و درد آلود
در دل این خانه میمیرد
بی تو این دیوانه تنها
گوشه میخانه می میرد
ای دو چشم میشی غمگین
ای مرا از تو غمی سنگین
من گلی پژمرده و زردم
من صدای خسته دردم
بانگ غم آلود من بشنو
بانگ غم آلود من بشنو
بانگ غم آلود من بشنو