چشم بی سرمه


پریسا

شنیدم ماهی ، وُ هم شاهی
میان دلبران ، بت صاحب ، دلان ، خدا

شنیدم ماهی ، وُ هم شاهی
میان دلبران ، بت صاحب ، دلان ، خدا

گفتم که غمخواری شوی
جانم ، در روز جدایی

شمع شب تارم شوی
جانم ، ترسم که نیایی

نه دلم ، بردی تو
نه غمم ، خوردی
دلم آزردی ، به خدا

نادیدنِ رویت می کُشدم
آن سنبل مویت می کِشدم

*****

نه دلم ، بردی تو
نه غمم ، خوردی
دلم آزردی ، به خدا

نادیدنِ رویت می کُشدم
آن سنبل مویت می کِشدم