میگی دنیای ما پر از رنج و غمه تموم زندگی غصه و ماتمه
دلم گرفته باز از این شبای تار از ابرای سیاه زمستون و بهار
چه غمگینه غروب چه دلگیره خزون
از غم پر شده حرفامون آسون میشکنه دلهامون
اما تو شب تار که سرد وبی صداست
ببین که آسمون پر از ستاره هاست
با آهنگ خزون میرقصن برگ وباد
بارون میباره باز با نغمه های شاد
وقتی عشق و امید میشینن تو دلها
شادی پر میشه تو قلبها شیرین میشه همه حرفها
پنجره رو وا کن
بخون از عشق و از امید
از گل سرخ و عطر یاس از نیلوفرای سپید
پنجره رو وا کن
بخون ازپاییز و بهار
از شب و روز و از غروب از شور و شوق انتظار
" اگه میگی تنگه دل تنهات اگه میگی سردن همه شبهات اگه شده لبریز غم ودردات "
غمو رها کن
" وقتی که شب تو شب تاره نداری تو شبهات یه ستاره وقتی دل تو سینت بیقراره "
عشقو صدا کن ...