وقتی که تو رفتی
خورشید نمرده
دریا و بیابان خدا دست نخورده
وقتی که تو رفتی
قلبی نشکسته
اشکم نشده سیل و مرا سیل نبرده
وقتی که تو رفتی
وقتی که تو رفتی
انگار که هرگز تو را دیده ندیده
انگار که تشنه به دریا نرسیده
انگار که شمعی در جمع نبوده
پروانه پرش را به آتش نکشیده
وقتی که تو رفتی
وقتی که تو رفتی
انگار که عشقی به دل نطفه نبسته
انگار که مستیم و سبوحی نشکسته
انگار که عمری بر باد نرفته
بیمار به امید طبیبی ننشسته
وقتی که تو رفتی
چشم من خسته
بیخواب نمانده بیخواب نمانده
وقتی که تو رفتی
در سینه دل من
بی تاب نمانده بی تاب نمانده
وقتی که تو رفتی
خورشید نمرده
دریا و بیابان خدا دست نخورده
وقتی که تو رفتی
قلبی نشکسته
اشکم نشده سیل و مرا سیل نبرده
دریا و بیابان خدا دست نخورده
اشکم نشده سیل و مرا سیل نبرده
اشکم نشده سیل و مرا سیل نبرده