نمی گم از غم و از شبهای غمگین
نمی گم از لحظه های سرد و سنگین
نمی گم مرثیه های غربت و غم
برای گذشته های تلخ و شیرین
می گم از وسوسه ی عشق
برای قلب دو دلدار
می گم از شکوه خوب
لحظه ی قشنگ دیدار
نمی گم از مرگ گل ها توی گلدون نمیگم
نمی گم از عطش خاک واسه بارون
نمیگم از انتظار گل پونه
برای رفتن سرمامی زمستون
می گم از وسوسه ی عشق
برای قلب دو دلدار
می گم از شکوه خوب
لحظه ی قشنگ دیدار
نمی گم از دوری قلب دو عاشق
نمیگم از گریه و صدای هق هق
نمیگم از تپش قلب بیابون
برای دیدن گلبرگ شقایق
می گم از وسوسه ی عشق
برای قلب دو دلدار
می گم از شکوه خوب
لحظه ی قشنگ دیدار