میخندی و ریزد صد شعله بر جانم
میبینمت اما نامت نمیدانم
[الهه]
خواندی ز چشمانم عشق نهان من
دیگر چه میپرسی نام و نشان من
[ویگن] همسایهات بودم میدیدمت گاهی
[الهه] میدیدمت خندان گاهی سر راهی
[ویگن] همسایهات بودم میدیدمت گاهی
[الهه] میدیدمت خندان گاهی سر راهی
[ویگن] خاطرات آن زمان لطف دگر دارد
[الهه] چشم تو بس فتنهها در زیر سر دارد
[ویگن] روزگاری ساکن کوی وفا بودی
[الهه] قلبم اکنون رنگ عشق تازهتر دارد
[ویگن]
دستم به دامانت از من نکش دامن
وصلت نمیخواهم عشقم نگیر از من
[الهه]
دیر آمدی ای جان عشقی به سر دارم
پیمان یاری با یار دگر دارم
[ویگن] خاطرات آن زمان لطف دگر دارد
[الهه] چشم تو بس فتنهها در زیر سر دارد
[ویگن] روزگاری ساکن کوی وفا بودی
[الهه] قلبم اکنون رنگ عشق تازه تر دارد
[ویگن]
میخندی و ریزد صد شعله بر جانم
میبینمت اما نامت نمیدانم
[الهه]
خواندی ز چشمانم عشق نهان من
دیگر چه میپرسی نام و نشان من
[ویگن] همسایهات بودم میدیدمت گاهی
[الهه] میدیدمت خندان گاهی سر راهی
[ویگن] همسایهات بودم میدیدمت گاهی
[الهه] میدیدمت خندان گاهی سر راهی
[ویگن] خاطرات آن زمان لطف دگر دارد
[الهه] چشم تو بس فتنهها در زیر سر دارد
[ویگن] روزگاری ساکن کوی وفا بودی
[الهه] قلبم اکنون رنگ عشق تازهتر دارد