نوبت عاشقی


ترانه سرا: اکبرآزاد
نیما مسیحا

این تویی که تو قصه ها ست ریشه تو درد ما داره
هوای بال و پر زدن برای عاشقا داره
موسیقی غریب غم گم شده توی ناله هاش
تو خالی پیاله مون عطش میریزه از صداش
این تو کجاست که خالیه صدای پاش رو پله ها
شکوه پرچمش دیگه مچاله شد رو قله ها
ببین که روح تشنگی ش جز به سراب نمیرسه
شیهه ی اسب خسته شم پای رکاب نمیرسه
پس با کدوم بهار میاد کسی که جنس بارونه
غربت نسل عاشقو تو سینه ها میسوزونه
پهلوون تو قصه ها خود تویی خود منم
میزنه نبضم تو رگت می تپه قلبت تو تنم
فصل من و تو ما شدن فتح همه ستاره هاس
تو این ولایت بعد از این نوبت عاشقی ماس
فصل من و تو ما شدن فتح همه ستاره هاس
تو این ولایت بعد از این نوبت عاشقی ماس