نمی دونم چرا


کامران هومن

دوست داری منو میگی عاشقمی
نامه میدی میگی می میری برام
هدیه و گل میاری مگه کی ام
که تو یه فرشته می شینی به پام

دوست داری منو میگی عاشقمی
میگی من از آسمونا اومدم
مهربونی رو خودت یادم دادی
راستشو بخوای بعضی وقتا بدم

نمی دونم چرا تو تموم آدما
تو منو دوست داری نمیدونم چرا
نمی دونم چرا به من با یه نگاه
قلبتو می سپری نمی دونم چرا

نمی دونم چرا تو تموم آدما
تو منو دوست داری نمیدونم چرا
نمی دونم چرا به من با یه نگاه
قلبتو می سپری نمی دونم چرا

ریسک می کنی واسه دیدن من
چمدون می بندی به سفر می ری
فاصله واسه تو معنا نداره
راه دور جاهای پر خطر می ری

اشک می ریزی تا غمگین می شم
با یه اشاره سراپا گوش می شی
با یه اشتباه تا می خورم زمین
دستمو می گیری باهوش می شی

نمی دونم چرا تو تموم آدما
تو منو دوست داری نمیدونم چرا
نمی دونم چرا به من با یه نگاه
قلبتو می سپری نمی دونم چرا

نمی دونم چرا تو تموم آدما
تو منو دوست داری نمی دونم چرا
نمی دونم چرا به من با یه نگاه
قلبتو می سپری نمی دونم چرا

شبا تو خواب و رویاهام فقط تو رو می بینم
روزا واسه دیدن تو دست به دعا می شینم
خدا هم اون بالا قبول کرده حالا
خوشبخت ترین آدم آسمون و زمینم
تمام آدمام می خونن از چشام
که رسیدم به عشق اول و آخرینم

نمی دونم چرا تو تموم آدما
تو منو دوست داری نمیدونم چرا
نمی دونم چرا به من با یه نگاه
قلبتو می سپری نمی دونم چرا

نمی دونم چرا تو تموم آدما
تو منو دوست داری نمیدونم چرا
نمی دونم چرا به من با یه نگاه
قلبتو می سپری نمیدونم چرا