تو همون رویایی من پر از مجنونم
من دماوندم که پای تو می مونم
عمریه بی حرکت پیش چشمت کیشم
تیشه برمیداری بی ستون تر میشم
با تو دل می بردیم با تو ترکش خوردیم
از کسی پنهون نیست واسه هم می مردیم
تا دلت می لرزه از خودم کم می شم
تو خودت می ریزی بی صدا بم می شم
خون دل خوردی تا قد این دریا شم
چشمه ها دیدم تا من خلیجت باشم
تو هنوزم از کوچ منو می ترسونی
من همه دنیاتم چی ازم میدونی
کوله بار غربت لایق شونت نیست
نرو از آغوشم هیچ کجا خونت نیست
کوله بار غربت لایق شونت نیست
نرو از آغوشم هیچ کجا خونت نیست