میراث


ترانه سرا: شهرام وفائی
شاهرخ

من آخرین تو این کویرم
تو حرم آفتاب دارو میمیرم
تنم چه تنها لبم چه تشنس
تو قلبم انگار زخم یه دشنس زخم یه دشنس
من یادگار روزای آبی ،ابرای پاکم
میراث خون تو رگای خاکم رگای خاکم
میراث باقی که سرنوشتش ویرون شدن بود
سهم پرندش پرپر زدن بود پرپر زدن بود
تو ای که رنگ چشمات همرنگ خابه
اسمت یه اسم تازه یه شعر نابه
من منتظر میمونم شاید بیائی
وقت ظهوره کمکم باید بیائی
من منتظر میمونم شاید بیائی
وقت ظهوره کمکم اید بیائی
ای با تو بوی نمناک بارون
نذار بمیرم تو این بیابون،نذار بمیرم تو این بیابون
من منتظر میمونم شاید بیائی
وقت ظهوره کمکم باید بیائی
من یادگار روزای آبی ،ابرای پاکم
میراث خون تو رگای خاکم رگای خاکم
میراث باقی که سرنوشتش ویرون شدن بود
سهم پرندش پرپر زدن بود پرپر زدن بود
تو ای که رنگ چشمات همرنگ خابه
اسمت یه اسم تازه یه شعر نابه
من منتظر میمونم شاید بیائی
وقت ظهوره کمکم باید بیائی
من منتظر میمونم شاید بیائی
وقت ظهوره کمکم باید بیائی