كس نگذشت در دلم تا تو بخاطر منی
یكنفس از درون من خیمه بدر نمیزنی
مهر گیاه عهد من تازه ترست هر زمان
ور تو درخت دوستی از بن و بیخ بركنی
كس نستاندم به هیچ، ار تو برانی از درم
مقبل هر دو عالمم، گر تو قبول میكنی
از همه كس رمیده ام، با تو درآرمیده ام
جمع نمی شود دگر هر چه تو می پراكنی
ای دل اگر فراق او و آتش اشتیاق او
درتو اثر نمی كند، تو نه دلی كه آهنی