من و توئی


ترانه سرا: ایرج جنتی عطائی
بیژن مرتضوی

گر چه جدا از تو ولی ، همیشه با تو زیستم
من و تویی نکن که من ، کسی به جز تو نیستم
کم شدم از تو کم شدم ، کم شدم از وفور تو
گم شدم از تو گم شدم ، گم شدم از حضور تو
آواره در قفس شدم ، ترانه خوان خاموشی
برهنه زیر تیغ تو ، چه دلبرانه می کشی
گر چه جدا از تو ولی ، همیشه با تو زیستم
من و تویی نکن که من ، کسی به جز تو نیستم
چیزی به خاموشی بگو ، نوری به تاریکی بزن
اخمی به تنهایی بکن ، تیره دلی نکن به من
گرم شو از جنون من ، من همه عشق و آتشم
مرا صدا کن و ببین ، چگونه شعله میکشم
نگاه کن ببین که من ، سایه ی بودن تو ام
بالا بلند عشق تو منم ولی من تو ام
دیگر نمانده چیزی از ، آینه تا رفتن من
تاب بیاور و بمان ، خسته نشو از من من
گر چه جدا از تو ولی ، همیشه با تو زیستم
من و تویی نکن که من ، کسی به جز تو نیستم
کم شدم از تو کم شدم ، کم شدم از وفور تو
گم شدم از تو گم شدم ، گم شدم از حضور تو
آواره در قفس شدم ، ترانه خوان خاموشی
برهنه زیر تیغ تو ، چه دلبرانه می کشی
گر چه جدا از تو ولی ، همیشه با تو زیستم
من و تویی نکن که من ، کسی به جز تو نیستم
گر چه جدا از تو ولی ، همیشه با تو زیستم
من و تویی نکن که من ، کسی به جز تو نیستم