مغرور


امیر آرام

من آن خاکم به زیر پا
ولی مغرور مغرورم
به تاریکی منم تاریک
ولی پر نور پر نورم
من آن خاکم به زیر پا
ولی مغرور مغرورم
به تاریکی منم تاریک
ولی پر نور پر نورم
اگه گلبرگ بی آبم
به شبنم رو نمیارم
اگه تشنه به خورشیدم
به سایه تن نمی کارم
من آن دردم که هر جایی پی مرهم نمیگرده
چه غم دارم اگه دنیا به کام من نمی چرخه
نمی چرخه
نمی چرخه
من آن هیچم که با هر کس سر سفره نمی شینه
من آن شوقم که اشکامو به جز محرم نمی بینه
اگه من ساقه خشکم به دریا دل نمی بندم
اگه بارون پر بارم به صحرا دل نمی بندم
چه مغرورم چه مغرورم چه مغرورم