فنجون طلا


ترانه سرا: نوذر پرنگ
ویگن

تو که چشمت مثه چشم غزاله
تو که چشمت مثه چشم غزاله
نمی پرسی دل من بر چه حاله
نمی پرسی دل من بر چه حاله
شنیدم باز دلت یار کرده پیدا
سر زلفت خریدار کرده پیدا
شنیدم باز دلت یار کرده پیدا
سر زلفت خریدار کرده پیدا
تو فنجون طلام بودی و افتادی ز دستم
دونه ی پر بهام بودی و افتادی ز دستم
مگه تو آهوی صحرا شدی جونم ؟
مگه تو ماهی دریا شدی جونم ؟
مگه باد صبا بودی ؟
مگه مرغ هوا بودی ؟
مگه باد صبا بودی ؟
مگه مرغ هوا بودی ؟
که ناپیدا شدی جونم
که ناپیدا شدی جونم
تو که چشمت مثه چشم غزاله
تو که چشمت مثه چشم غزاله
نمی پرسی دل من بر چه حاله
نمی پرسی دل من بر چه حاله
شنیدم باز دلت یار کرده پیدا
سر زلفت خریدار کرده پیدا
شنیدم باز دلت یار کرده پیدا
سر زلفت خریدار کرده پیدا
تو فنجون طلام بودی و افتادی ز دستم
دونه ی پر بهام بودی و افتادی ز دستم