با ظاهر آرام نگاهت
با سادگی روی چو ماهت
هر لحظه درآیی تو به رنگی
شیطون بلا بس که زرنگی
در پشت لب آن خال خدایی که زیبا نشسته
در حسرت یک بوسهء شیرین چه دلها شکسته
فلفل نبین چه ریزه
بشکن ببین چه تیزه
فلفل نبین چه ریزه
بشکن ببین چه تیزه
خنده هایت عشوه هایت
برده از ما راحت و خواب
قطره قطره ذره ذره
دل به سینه می شود آب
تو همان چشمان سیه دیدی وز ناز نگه خبر نداری
تو آن رخساره و رو دیدی وز پیچش مو خبر نداری
فلفل نبین چه ریزه
بشکن ببین چه تیزه
فلفل نبین چه ریزه
بشکن ببین چه تیزه