فقط تو


امیر آرام

نه یه جنگل، نه یه دریا
نه یه شبنم روی گلها
نه یه حرفی روی لبها
نه یه عشقی توی دنیا
نه یه پیچک به تنش تاب
نه یه چشمی رو سرش خواب
نه یه آفتاب نه یه مهتاب
نه یه جامی از می ناب
می تونه مثل تو باشه
فقط تو، فقط تو، فقط تو
تو مثل ریزش بارون، یه روزی باریدی بر من
مثل یک طلوع خورشید، یه روزی تابیدی بر من
تو مثل پیچک وحشی، یه روزی پیچیدی بر من
مثل یه بارون گردون، یه روزی چرخیدی بر من
فقط تو، فقط تو، فقط تو
نه یه شعری، نه یه احساس، نه یه احساس
نه غروبی که به دریا، که به دریا
نه یه شوری که به دلها، که به دلها
نه خدایی که معما، که معما
میتونه مثل تو باشه
فقط تو، فقط تو، فقط تو، فقط تو، فقط تو