گه بودم شده نابود
اگه سبزم شده پاییز
اگه از حادثه سرشارم و
از فاجعه لبریز
اگه زخمی و خرابم
اگه بی تابم و خسته
اگه باد بی ترحم
زده ساقمو شکسته
من مث یه برگم
بی تو رفیق مرگم
من خزونم
تو خود فصل بهارون
من مث کویرم
تو دست خاک اسیرم
چکه کن رو تن این
تشنه بارون
اگه تلخم مث گریه
اگه تنهام ، اگه تاریک
اگه از ترانه دورم
اگه با مرثیه نزدیک
اگه ناباور چشمام
تو تماشای تو مونده
اگه اون نگاه اول
منو پای تو نشونده