عاشقان


امیر آرام

ای عاشقان ای عاشقان
آن خاک را گوهر کنم
ای مطربان ای مطربان
دف شما پر زر کنم
دف شما پر زر کنم
ای تشنگان ای تشنگان
امروز سقایی کنم
و ین خاکدان خشک را
جنت کنم کوثر کنم
جنت کنم کوثر کنم
ای کافران ای کافران
قفل شما را وا کنم
زیرا که مطلق حاکمم
مؤمن کنم کافر کنم
مؤمن کنم کافر کنم
ای بوالعلا ای بوالعلا
مومی تو اندر کف ما
خنجر شوی ساغر کنم
ساغر شوی خنجر کنم
ساغر شوی خنجر کنم

تو نطفه بودی خون شدی
وانگه چنین موزون شدی
تو نطفه بودی خون شدی
وانگه چنین موزون شدی
سوی من آ ای آدمی
تا زین موزون ترکنم
تا زین موزون تر کنم
ای کافران ای کافران
قفل شما را وا کنم
زیرا که مطلق حاکمم
مؤمن کنم کافر کنم
مؤمن کنم کافر کنم
ای بوالعلا ای بوالعلا
مومی تو اندر کف ما
خنجر شوی ساغر کنم
ساغر شوی خنجر کنم
ساغر شوی خنجر کنم
تو نطفه بودی خون شدی
وانگه چنین موزون شدی
تو نطفه بودی خون شدی
وانگه چنین موزون شدی
سوی من آ ای آدمی
تا زین موزون تر کنم
تا زین موزون تر کنم