ای جهان کهنه را تو جان نو
ای جهان کهنه را تو جان نو
از تن بیجان و دل افغان شنو
افغان شنو
از غم و شادی نباشد جوش ما
با خیال و وهم نبود هوش ما
ناخوش او خوش بود در جان من
جان فدای یار دلرنجان من
درین رقص و درین های و درین هو
درین رقص و درین های و درین هو
درین رقص و درین های و درین هو
میان ماست گردان میر مهرو
اگر چه روی میدزدد ز مردم
کجا پنهان شود آن روی نیکو
درین رقص و درین های و درین هوی
میان ماست گردان میر مهرو
اگر چه روی میدزدد ز مردم
کجا پنهان شود آن روی نیکو
درین رقص و درین های و درین هو
میان ماست گردان میر مهرو