شوق مدرسه


ترانه سرا: اردلان سرفراز
راستین

رنگ چشمات مرکبه ، مرکب مشق های من
رنگ همون مشق های سرد که مونده رو دستای من
در اولین ساعت درس ، در اولین روز کلاس
مخمل خوش رنگ نگات شد به تن دلم لباس
به جای درس و مشق شب اسم تو رو رج می زدم
به شوق دیدن تو بود به مدرسه می اومدم
نیمکتامون کنار هم ،همیشه جام پیش تو بود
به جای تخته ی سیاه ، هوش و نگام پیش تو بود
هنوز سر انگشتای من سیاهه از رنگ چشات
وزن غزل های منه هنوزم آهنگ چشات
جوهری که رو دست من به رنگ چشم تو چکید
مرکب اون خطی شد که سرنوشتمو کشید
به جای درس و مشق شب اسم تو رو رج می زدم
به شوق دیدن تو بود به مدرسه می اومدم
نیمکتامون کنار هم ،همیشه جام پیش تو بود
به جای تخته ی سیاه ، هوش و نگام پیش تو بود
هنوز پس از اون همه سال ، عزیز یاد تو برام
رنگ چشات مرکبه ، مرکبه نوشته هام
اگرچه دست ما به هم تا به ابد نمی رسه
اما همیشه با منی ، یاد روزای مدرسه
به جای درس و مشق شب اسم تو رو رج می زدم
به شوق دیدن تو بود به مدرسه می اومدم
نیمکتامون کنار هم ،همیشه جام پیش تو بود
به جای تخته ی سیاه ، هوش و نگام پیش تو بود