اونکه تو یک قمار تلخ عمرشو باخت و پوسید
اونکه تو پیله سکوت تار شکستن تنید
به اولین دقایق آسودگی رسیده
به قیمت یه عمر عذاب آسودگی خریده
امشب شب ویرونی کوه بزرگ درده
کسی که یک عمر سوخت و ساخت مهمون خاک سرده
مهمون خاک سرده
یه سایه بون داشت و یه سقف اما چه زود خراب شد
دار و ندارش هر چی بود یکی یکی برآب شد
پشت به گذشته کرد و باز قصه تازه ای ساخت
عاشق شد و تو این قمار دار و ندارشو باخت
امشب شب ویرونی کوه بزرگ درده
کسی که یک عمر سوخت و ساخت مهمون خاک سرده
مهمون خاک سرده
حتی اگه هزار دفعه آدم به دنیا بیاد
انگار که سرنوشتشو از پیش نوشتن براش
حتی اگه یه شب تو خواب آسودگی رو خواب دید
روز مصیبت روز درد روز عذابه فرداش
امشب شب ویرونی کوه بزرگ درده
کسی که یک عمر سوخت و ساخت مهمون خاک سرده
مهمون خاک سرده
امشب شب ویرونی کوه بزرگ درده
کسی که یک عمر سوخت و ساخت مهمون خاک سرده
مهمون خاک سرده