ای زیبای خدایی ، دور از یاران کجایی
من سرگردان به دریا ، با امیدِ رهایی
آه من تنهای تنها ، کی بشکنی تو ، آوای مرا
ای رویای جوانی ، ای عشقِ آسمانی
دل می گوید نهانی ، از عشقِ جاودانی
آه در این تیره گیها روشنگری تو دنیای مرا
ای جان و جانانِ من ، شعله بر جانِ من بی همتایی
من دیده بر راِه تو ، مستِ نگاهِ تو ، تا بازآیی
ای جان و جانانِ من ، شعله بر جانِ من بی همتایی
من دیده بر راِه تو ، مستِ نگاهِ تو ، تا بازآیی
ای مهتابِ بهاران ، جان بخشا همچو باران
کی خورشیدِ تو تابد ، بر ما چشم انتظاران
آه من تنهای تنها ، کی بشکنی تو ، آوای مرا
ای رویای جوانی ، ای عشقِ آسمانی
دل می گوید نهانی ، از عشقِ جاودانی
آه در این تیره گیها روشنگری تو دنیای مرا
ای جان و جانانِ من ، شعله بر جانِ من بی همتایی
من دیده بر راِه تو ، مستِ نگاهِ تو ، تا بازآیی
ای جان و جانانِ من ، شعله بر جانِ من بی همتایی
من دیده بر راِه تو ، مستِ نگاهِ تو ، تا بازآیی