توی این خونه پوسیدم خدایا
مگه دیوار اینجا در نداره
چقدر باید تحمل کرد بی عشق
مگه دنیا در و پیکر نداره
چشام کم سو شداز بس گریه کردم
نمیدونم کی از این خونه میرم
دارم میپوسم و چشم انتظارم
دارم میمیرم و از رو نمیرم
هی سر به راه تر
هی سربه زیر تر
هی گوشه گیر تر
هر لحظه خسته تر
هر لحظه تلخ تر
هر لحظه پیر تر
دنیای من تویی
دنیا ولی میگن زندون مومنه
آخه چه جوری از خیر تو بگذرم
این غیر ممکنه
درست از اولین باری که رفتی
درست از اولین باری که مردم
درست از آخرین برگی که باختی
درست از آخرین دستی که بردم
درست از روز اول رفته بودی
همون روزی که من از دست رفتم
عزیزم عشق تو بن بست من بود
منم تا آخر بن بست رفتم
هی سر به راه تر
هی سربه زیر تر
هی گوشه گیر تر
هر لحظه خسته تر
هر لحظه تلخ تر
هر لحظه پیر تر
دنیای من تویی
دنیا ولی میگن
زندون مومنه
آخه چه جوری از
خیر تو بگذرم
این غیر ممکنه